OTHERS_CITABLE
برخی شاخصهای تولیدمثلی خرچنگ دراز آب شیرین پرورشی (Astacus leptoductylus)
خرچنگ دراز آب شیرین Astacus leptoductylus از آبزیان با ارزش و اقتصادی دریای خزر و حوضه آبریز آن میباشد که از ارزش صادراتی قابل توجهی برخوردار است. در تحقیق حاضر جهت بررسی تغییرات ظاهری و بافت شناسی گناد خرچنگ دراز آب شیرین نر و ماده طی یک چرخه تولید مثلی در شرایط پرورشی و تأثیر تراکم مولدین بر برخی از شاخصهای تولید مثلی، از مولدین ماده و نر 2 ساله پرورش یافته در 9 استخر خاکی در سه تیمار با تراکم 3 ، 5 و 7 عدد خرچنگ در متر مربع و هر تیمار با سه تکرار، طی مدت 10 ماه (از خرداد تا اسفند) نمونهبرداری شد. شاخص گنادی مولدین و مراحل رسیدگی گناد با استفاده از بافتشناسی کلاسیک مورد بررسی قرار گرفت. بیشترین میانگین شاخص گنادی مولدین ماده به ماه آذر و در مولدین نر به ماه تیر و آبان تعلق داشت. هفت مرحله رسیدگی جنسی در مادهها و 6 مرحله رسیدگی در نرها تشخیص داده شد. اختلاف معنیداری در میزان شاخص گنادی در سه تیمار مشاهده نشد. با توجه به نتایج حاصل، میتوان گفت فعالیت تولیدمثلی مولدین پرورشی در اواخر آذر رخ داد. همچنین شاخص تراکم تا 7 عدد خرچنگ در هر متر مربع تاثیری بر میزان رسیدگی جنسی نداشت.
http://aqudev.liau.ac.ir/article-1-34-fa.pdf
2015-04-09
1
18
خرچنگ دراز آب شیرین
بافتشناسی
تخمدان
بیضه
رسیدگی جنسی
1
AUTHOR
2
AUTHOR
3
AUTHOR
OTHERS_CITABLE
ساختار بافتشناسی گناد ازونبرونهای(Acipenser stellatus) صید شده با ترال در دریای خزر
ازونبرون (Acipenser stellatus) از گروه ماهیان مهاجر در معرض خطر بخش جنوبی دریای خزر بوده و ذخایر طبیعی این ماهیان رو به کاهش میباشد، ولی از وضعیت جنسیتی آنها در دریای خزر اطلاعات دقیقی در دست نمیباشد، لذا این بررسی با هدف تعیین و تشخیص جنسیت در گونه ازونبرون بود. بدین منظور این مطالعه در سالهای 1391-1382 از گناد 138 قطعه ماهی ازونبرون صید شده به روش ترال در سواحل جنوبی دریای خزر صورت گرفت. نمونههای گناد پس از تثبیت در محلول بوئن، بر اساس روشهای مرسوم بافتشناسی (آبگیری، شفافسازی، قالبگیری و رنگآمیزی به روش H;E) عملآوری و سپس مورد مطالعه قرار گرفت. ازونبرونهای مورد مطالعه در دامنه وزنی 15 تا 6900 گرمی و در دامنه طولی 2/19 تا 126 سانتیمتر قرار داشتند و از لحاظ جنسیت 75 عدد از آنها ماده و 63 عدد نر بودند. نتایج مراحل رسیدگی جنسی نشان داد که 31 عدد از مادهها در مرحله I، 7 عدد در مرحله I-II ، 25 عدد در مرحله II، 6 عدد در مرحله II-III، 5 عدد در مرحله III و 1 عدد از آنها در مرحله IV رسیدگی جنسی قرار داشتند. نرهای آن نیز از لحاظ مراحل رسیدگی جنسی 25 عدد در مرحله I، 10 عدد در مرحله I-II، 26 عدد در مرحله II، 1 عدد در مرحله III و 1 عدد در مرحله IV رسیدگی جنسی قرار داشتند. بر اساس نتایج بهدست آمده از مراحل رسیدگی جنسی و زیست سنجی میتوان بیان داشت که جمعیت گونه ازونبرون سواحل جنوبی دریای خزر، جمعیتی بسیار جوان است.
http://aqudev.liau.ac.ir/article-1-35-fa.pdf
2015-04-09
19
27
دریای خزر
ازونبرون (Acipenser stellatus )
گناد
بافتشناسی
رسیدگی جنسی
1
AUTHOR
OTHERS_CITABLE
تأثیر نوع غنیساز و مدت زمان آن بر محتوای غذایی ناپلیوس آرتمیا ارومیانا (Artemia urmiana)
آرتمیا موجودی است که به عنوان غذای زنده در آبزی پروری کاربردهای فراوانی دارد ولی در حالت طبیعی از لحاظ اسیدهای چرب غیر اشباع ارزش غذایی چندانی نداشته و لذا باید غنی سازی شود. در این مطالعه، تأثیر اسیدهای چرب فوق غیر اشباع، سطوح مختلف ویتامین ث و زمانهای مختلف بر ترکیب بیوشیمیایی ناپلیوس آرتمیا ارومیانا (Artemia urmiana) مورد بررسی قرار گرفت. سیست آرتمیا ارومیانا در شرایط استاندارد تفریخ و توسط یک امولسیون تجاری و یک روغن ماهی داخلی همراه با سه سطح ویتامین ث طی دو زمان غنیسازی و در 80- درجه سانتیگراد فریز و سپس میزان ویتامین ث و اسیدهای چرب آنها مورد آنالیز قرار گرفتند (دو فاکتور اصلی منابع روغنی تجاری ICES30/4 و یک نوع روعن داخلی از تخمدان ماهی خاویاری، سه سطح ویتامین ث 10، 20 و30% و دو زمان جداگانه غنی سازی، 12 و 24 ساعت جمعاً 24 تیمار هر یک با سه تکرار). نتایج نشان داد که تجمع ویتامین ث و اسیدهای چرب بهخصوص انواع فوق غیر اشباع در ناپلیوس آرتمیای غنی شده با هر دو روغن بهشکل معنیداری نسبت به گروه کنترل افزایش داشته است (05/0P<)، هر چند در امولسیون تجاری مکمل شده با 20% ویتامین ث بهتر از روغن ماهی خاویاری بود همچنین عملکرد در گروه 24 ساعت غنیسازی بسیار بهتر از 12 ساعت غنیسازی بود (05/0P<).
http://aqudev.liau.ac.ir/article-1-36-fa.pdf
2015-04-09
29
37
آرتمیا ارومیانا (Artemia urmiana)
مدت زمان غنی سازی
مواد غنیساز
زمان غنیسازی
1
AUTHOR
2
AUTHOR
OTHERS_CITABLE
تأثیر شدت و دورههای نوری متفاوت بر قابلیت تولید تخم و درصد تخمگشایی در زئوپلانکتون Acartia tonsa
گروه زئوپلانکتونی حوضه جنوبی خزر به کالانوئیدها تعلق داشته وگونه Acartia tonsa درتمام طول سال نمونه غالب این ناحیه بوده ودرزنجیره غذایی ماهیان خزر دارای جایگاه ارزشمندی می باشد. قابلیت تولیدمثلی ان نیز بشدت متاثرازشرایط نوری می باشدبنابراین هدف از این تحقیق بررسیتأثیر شدتها و دورههای نوری مختلف بر قابلیت تولید تخم ودرصد تخمگشایی، Acartia tonsa در شرایط آزمایشگاهی بوده است.جمعآوری نمونههااز سواحل دریای خزر به وسیله تور زئوپلانکتونی باچشمه 100 میکرون انجام گرفت. کلیه آزمایشات در پنج تیمار نوری روشنایی/ تاریکی 24:00، 18:06، 12:12، 06:18،00:24 و در دو شدت نوری 50 و 1000 لوکس باشرایط فیزیکوشیمیایی ثابت آب انجام شدند.با انجام آزمایشات، بیشترین میانگین تولید تخمبهترتیب در فتوپریودهای روشنایی/تاریکی18:06 و 12:12ساعت در شدت نوری پایین (50 لوکس)و کمترین میانگین تولید تخمدر فتوپریود روشنایی/تاریکی00:24 ساعت و شدت نوری بالا (1000 لوکس) بهدست آمد. بیشترین درصد تخمگشایی در دورهی نوری 18 ساعت روشنایی و شدت نوری بالا (1000 لوکس) و کمترین درصد تخمگشایی در تیمار تاریکی مطلق مشاهده شد.بنابراین مشخص گردید که این گونه جهت تولیدتخم به شدت نوری پایین ودرصدبالاتر هچ به شدت نوری بیشتر پاسخ بهتری می دهد.
http://aqudev.liau.ac.ir/article-1-37-fa.pdf
2015-04-09
39
47
پاروپایان
Acartia tonsa
دریای خزر
دورههای نوری
شدت نور
تولید تخم ودرصد تخمگشایی
1
AUTHOR
2
AUTHOR
3
AUTHOR
4
AUTHOR
OTHERS_CITABLE
مقایسه ترکیبات شیمیایی، پروفیل اسیدهای چرب، ویتامینهای E و D در کبد فیلماهی پرورشی و دریای خزر
در این تحقیق ترکیبات شیمیایی، پروفیل اسید چرب وهمچنین مقادیر ویتامینهای محلول درچربی شامل ویتامینE (آلفاتوکوفرول، بتا و گاما توکوفرول، دلتاتوکوفرول) و ویتامینD درکبد فیلماهی ( Huso huso ) دریای خزر و فیلماهی پرورشی مورد بررسی قرارگرفت. در این راستا 4 نمونه کبد فیلماهی بالغ پرورشی (شرکت قرق طالش-استان گیلان) و 4 نمونه کبد از فیلماهی بالغ دریای خزر جمعآوری گردید. ترکیبات شیمیایی، کلسیم، فسفر، پروفیل اسیدهای چرب، ویتامین E و ویتامین D با استفاده از روشهای استاندارد اندازهگیری شد. میزان متوسط درصد رطوبت، خاکستر، پروتئین، چربی کل، فسفر و کلسیم در کبد فیلماهیان پرورشی به-ترتیب68/0±1/72، 08/0±36/1، 93/2±79/18،7/1±75/8، 07/0±72/0، 2/0±76/0 اندازه گیری و ثبت گردید. در حالیکه این میزان در نمونههای دریایی بهترتیب 56/6±36/62، 013/0±26/1، 84/3±06/11، 09/4±85/15، 15/0±57/0، 19/0±79/0 بود. از 20 متیل استر اسیدهای چرب ( C12الی C22) میانگین هفت اسید چرب بین نمونههای پرورشی و دریایی دارای اختلاف معنیدار (05/0P≤) بود. اسید چرب اشباع C16:0 و مونو اسید چرب غیر اشباع C18:1 با مقدار قابل توجهی در هر دو نمونه دریایی و پرورشی یافت شدند. در نمونههای پرورشی و دریایی مقدار امگا3 (n-3) بهترتیب 70/6 %و 97/6 %و مقدار امگا 6 (n-6) بهترتیب 71/15%و 64/3% بود. میزان آلفاتوکوفرول، در نمونه پرورشی و دریایی بهترتیب (21/0±04/1 ،0±05/1) (میلیگرم برکیلوگرم)، بتا وگاما توکوفرول (041/0±058/0،21/0±150/0) (میلیگرم برکیلوگرم) ودلتاتوکوفرول (040/0±058/0،056/0±058/0) (میلیگرم برکیلوگرم) و میزان ویتامینD در هر دو نمونه ناچیز بود. با توجه به مقادیر مناسب ویتامین E و امگا3 میتوان نتیجهگیری نمود که کبد فیلماهی حتی در نمونههای پرورشی دارای ارزش غذایی و دارویی بوده و میتوان با استخراج صنعتی آن ضمن تولید فرآوردههای دارویی، موجب ارتقا ارزش افزوده محصولات شیلاتی و کمک موثر در کاهش آلودگیهای زیست محیطی شد.
http://aqudev.liau.ac.ir/article-1-38-fa.pdf
2015-04-09
49
55
فیلماهی
کبد
پروفیل اسید چرب
ویتامین E
1
AUTHOR
2
AUTHOR
3
AUTHOR
4
AUTHOR
OTHERS_CITABLE
غنیسازی آرتمیا، Artemia franciscana با استفاده از پروبیوتیکهای باکتریایی باسیلوس
در این تحقیق توانایی غنیسازی ناپلی آرتمیا (Artemia franciscana) با دو پروبیوتیک باسیلوس در دو مکانیسم غنیسازی، کپسوله شدن زیستی و اتصال به سطح بدن، مورد بررسی قرار گرفت. پروبیوتیکهای مورد آزمایش Bacillus subtilis و B.lecheniformis بود که در دو غلظت (103 و 106 سلول در هر میلی لیتر) مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که هر دو سویه باکتری توانستند بهطور موفقیتآمیزی درون آرتمیا کپسوله شوند و هم به سطح بدن آرتمیا بچسبند. برای تمام تیمارها، با گذشت زمان فرآیند غنیسازی تعداد باکتریهای چسبیده به آرتمیا افزایش یافت درحالیکه تعداد پروبیوتیکهای کپسوله شده درون آرتمیا کاهش یافت. با استفاده از 106 سلول باکتریایی در هر میلی لیتر، سطح باکتریهای متصل شده به آرتمیا برای باکتری B.subtilis به CFU/nauplius 103×2/0±3/2 و برای B.lecheniformis به CFU/nauplius 103×1/0 ±2/3 رسید. زمانیکه ناپلیها در معرض باکتریهای پروبیوتیکی به میزان 106 سلول در میلیلیتر قرار گرفتند، بیشترین سطح کپسوله شدن، برای باکتری B.subtilis، CFU/nauplius 103×2/0 ±2/4 و برای باکتری B.lecheniformis، CFU/nauplius 103×2/0 ±1/4 بود.
http://aqudev.liau.ac.ir/article-1-39-fa.pdf
2015-04-09
57
67
پروبیوتیک
آرتمیا فرانسیسکانا
غنیسازی
کپسوله شدن زیستی
باسیلوس سابتیلیس
باسیلوس لشنیفورمیس
1
AUTHOR
OTHERS_CITABLE
اثر جایگزینی کنجاله کانولا با آرد ماهی بر رشد و تغذیه ترکیبات لاشه خرچنگ دراز آب شیرین (Astacus leptodactylus)
به منظور بررسی قابلیت جایگزینی کنجاله کانولا با آرد ماهی و عملکرد آن در شاخصهای رشد و تغذیهای خرچنگ دراز آب شیرین، یک آزمایش تغذیهای جایگزینی کنجاله کانولا به جای آرد ماهی در پنج سطح 0 ، 5%، 10% ، %15 ، %20 در سه تکرار به مدت 8 هفته صورت گرفت. بدین منظور تعداد 225 قطعه خرچنگ دراز آب شیرین با میانگین وزنی 86/0 ± 12 بین 15 مخزن فایبرگلاس 500 لیتری به طور یکسان توزیع شدند. رنج پارامترهای فیزیکو شیمیایی در طول دوره نظیر دما ، اکسیژن، pH به ترتیب 6/1± 26، 8/0± 8/6، 8/6-9/7 بود. غذادهی خرچنگ دراز آب شیرین به صورت 5 درصد وزن بدن (بایومس) در چهار وعده ( 22، 18، 12، 6) صورت گرفت. شاخصهای رشد و تغذیهای مانند درصد افزایش وزن، میزان رشد ویژه، بازدهی پروتئین، درصد بقا و بازدهی ضریب تبدیل غذایی در تیمارهای مختلف آزمایش تفاوت معنی دار آماری را دیده نشد (05/0P>). در این بین بالاترین وزن نهائی در تیمارشاهد (فاقد کنجاله کانولا) و کمترین در تیمار 20% جایگزین کانولا مشاهده شد، اگرچه به لحاظ آماری اختلاف معنادار قابل توجهای را نشان ندادند. ترکیب بیوشیمی عضله خرچنگ دراز آب شیرین در تیمارهای مختلف آزمایش اختلاف معنادار قابل محسوسی را نشان ندادند (05/0P>). نتایج این بررسی نشان داد که میتوان کنجاله کانولا را تا سطح 20% جایگزین آرد ماهی در جیره غذایی خرچنگ دراز آب شیرین(Astacus leptodactylus) نمود.
http://aqudev.liau.ac.ir/article-1-40-fa.pdf
2015-04-09
69
76
خرچنگ دراز آب شیرین(Astacus leptodactylus)
کانولا
رشد
ترکیبات لاشه
1
AUTHOR
2
AUTHOR
OTHERS_CITABLE
اثرسطوح مختلف پروبیوتیک باکتوسل بر برخی شاخصهای رشد، بازماندگی وترکیبات بدن بچه ماهی کپور معمولی(Cyprinus carpio)
در پرورش متراکم ماهیان استفاده ازمکملهای غذایی یکی از راهکارهای بهبود شاخصهای رشد، تغذیه وبقا میباشد. در این بین تحقیقات متنوعی برروی پروبیوتیکها به عنوان یکی از مکملهای کاربردی در تغذیه ماهیان انجام شده است. در این پژوهش تأثیر پروبیوتیک باکتوسل در مقادیر 1/0، 2/0و3/0گرم پروبیوتیک به ازای هرکیلوگرم غذای خشک در مقایسه با غذای شاهد (بدون پروبیوتیک) برعوامل رشد و کارایی تغذیه در بچه ماهی کپورمعمولی (Cyprinus carpio)با میانگین وزن اولیه (12/0±49/15گرم) در مدت 60 روز مطالعه شد. تعداد180 قطعه بچه ماهی کپور معمولی بین 12مخزن فایبرگلاسی500 لیتری بهصورت کاملا تصادفی با تراکم ذخیره سازی 15 عدد ماهی (3 تکرار) توزیع شدند. غذادهی در حد سیری طی دوره پرورش و 4 بار درروز (در ساعتهای 7، 11، 15، 19) انجام شد. تعیین میزان طول و وزن ماهیان هر 14روز یک بار انجام گرفت. در پایان آزمایش، درگروه ماهیانیکه پروبیوتیک دریافت کرده بودند، شاخصهای رشد و راندمان غذایی آنها مانند افزایش وزن، نرخ رشد ویژه، کارآیی پروتئین، ضریب تبدیل غذا و درصد بقا سطح بالاتر و مطلوبتری را نسبت به گروه ماهیانی که جیره آنها فاقد پروبیوتیک بودند نشان دادند (05/0P). بیشترین میزان چربی و خاکستر لاشه در سطح 2/0گرم پروبیوتیک به ازای هر کیلو گرم غذای خشک بوده که اختلاف معنیداری با سایر تیمارها داشتند (05/0P<). نتایج این تحقیق نشان داد اضافه کردن پروبیوتیک باکتوسل به جیره بچه ماهی کپورمعمولی به میزان 2/0 گرم در هر کیلوگرم جیره اثرات مثبتی بر شاخصهای رشد وآنالیزتقریبی لاشه دارد.
http://aqudev.liau.ac.ir/article-1-41-fa.pdf
2015-04-09
77
87
ماهی کپور(Cyprinus carpio)
پروبیوتیک
باکتوسل
رشد
ترکیبات لاشه
1
AUTHOR
2
AUTHOR
3
AUTHOR